سفارش تبلیغ
صبا ویژن

always smile

hi every body...

دلم براتون تنگیده....من دوشنبه نمی یام اول اینکه حسش نیست بعد هم اینکه از خونمون دوره....

یه خبر خووووووووووب.....:       امروز روزه اول مرداده.....و این یعنی اینکه 11 روز دیگه تولد منهآفرین

امروز داشتم تقویم رو نگاه می کردم یهو جیغ زدم...مامانم گفت چی شده....گفتم 11 روز دیگه تولدمه...

مامانم هم فهمید حداقل تا 17 روز آینده هر روز من تولدم رو یاد آوری می کنم....سال پیش که اینطوری بود آخراش همه می خواستن منو بزنن...

اوه بچه ها امروز متوجه یک نکته ی بسیااااااار دردناک شدم...خواهش می کنم پس از خوندن این نکات اقدام به خودکشی نکنید...

دیگه نمی تونیم به اندرز های موثر و پر محتوای خانم همیز گوش بدیم....نه من دیگه نمی تونم تحمل کنم....واااااااااااای نه!!!گریه‌آورگریه‌آورگریه‌آور

دیگه خانم طیبی رو  سر کلاس ها نمی بینیم...راستی می دونید طیبی هات ترین زن سال شده...وااااای

دیگه وقتی تو مدرسمون یه جن به نام حبیبی نداریم که یهو پشتت ظاهر شه اونم کی؟وقتی که داری کار خلاف می کنی یا به یکی فوش می دی(تازه امسال با اون بلندگوسیار دیگه کاملا شبیه جن ها شده بود )

دیگه یه بزغاله ی خبرچین به نام هل فروش نداریم که یک سره تو راهرو ها ول بگرده....

الان که فکر می کنم خیلی احساس خوش بختی می کنم از اینکه دیگه دیگه اون جا نیستم...باید فکر کرد

راستی امو جون به وب ما خوش اومدی....بازم بیا بنظر...

وااااااااااای خدای من بچه ها جاتون خالی من الان دلمو گرفتم دارم می خندم...یه مرده اومده تو tv داشت شیرینی پختن یاد می داد عییییییییییین زنا حرف می زد...من یهو رسه رفتم

ملیکا جان دیگه گشادیش خیلی اوت کرد تو تراوین هم من به جاش بازی می کنم...خسته نباشی دخترم...

ok کاری؟باری؟من رفتم

بااااااااااای

 


نوشته شده در شنبه 90/5/1ساعت 3:1 عصر توسط elaheh نظرات ( ) |

Design By : ParsSkin.com