• وبلاگ : always smile
  • يادداشت : سوالات جديد .....
  • نظرات : 1 خصوصي ، 21 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مقيم 

    خوب حالا جواب هاي من.استرس دارم.آخه مي خوام بازم برنده شم.

    خوب جواب 1-فعلا که عشق و عاشقي تعطيل.و از اون جايي که من از جنس مذکر بدم مي آد.چه آدمش چه حيوون و جونورش.کلا حال نمي کنم.اما خوب اگه خوب اگه سرم به سنگ بخوره و نظرم عوض شه و از يکي خوشم بياد که بد بختي اونم منو دوست داشته باشه.متاسفانه عاشقش مي شم البته اگه واقعا ثابت کنه که ارزش دوست داشتن داره.بعد هم اگر واقعا وقعا دوستم داشته باشه و بهم اعتماد داشته باشه . مرد باشه و سر حرفي که مي زنه باشه هيچ وقت نه اون از من فاصله مي گيره و نه من از اون.بنابراين فاصله اي بينمون نمي افته که بخوام به انتظارش بشينم.اگر هم آدمه بي لياقتي بود ازش فاصله گرفتم ديگه بهش نزديک نمي شم.

    2-اگه يکي مثل روشنک فاميلم بود.سعي مي کردم ارتباطم رو باهاش کم کنم.چون ارتباط داشتن با چنين کسايي فقط به ضرر آدم تموم مي شه.يا اگه بهم حرفي زد فقط گوش مي دم و جوابش رو نمي دم.اما بلاخره يه جا تلافي مي کنم

    3-مي گم پسرا کلا جنبه ي دوست داشتن ندارن برا همينه.البته پسرا نه اونايي که برا خودشون يه مرد واقعي ان.منظورم از مرد جنسه مذکر بالاي 25 ساله.ولي اگه يه همچين کاري بکنه انقدر جلوش مظلوم نمايي مي کنم و اشک مي ريزم که تا آخر عمر عذاب وجدان بگيره.و براي اون دختر آرزوي خوشبختي مي کنم چون دلم برا هم جنسه خودم مي سوزه.کسي که با مني که انقدر دوستم داشته اين طوري کرده حتما اون يکي هم 3 روز ديگه دلش رو مي زنه.و ولش مي کنه.اگه هم دروغ بگه مي فهمه که من آدم با لياقت با شعوريم که بهش فحش ندادم و نفرينش نکردم و زود ولش نکردم و از اين کهع انقدر به پاش گريه کردم . زار زدم مي فهمه که چه قدر دوستش دارم و لياقتش رو دارم

    خوب بيد؟