جوابها:
1- در شرايط فعلي، دنبال يك عيب و ايراد توي خودم ميگردم كه چرا باعث شدم طرف بهم خيانت كنه. اما اگه جاي شماها بودم پدر پسره نكبت رو در مياوردم.
2- گاهي وقتا براي تلقين مجبورم به خودم دروغ بگم. بعد يادم ميره كه راست چي بوده دروغ چي بوده!
3- ميگم برو گمشو نكبت

دبيرستان خوش بگذره. به من كه خوش نگذشت.

راستي همين الان آتش بس...اگه ببينم از اين به بعد کسي تو وب من دعوا کنه همه ي موهاي سرشو مثل گوسفند کز ميدم....
در نتيجه حورا شادي متينه و امو هميت الان اين بحثو تمومش کنيد من نمي فهمم مشکلتون چيه ديگه من که متنو خصوصي کردم

راستي مل گفت اين متن رو عمومي اش کنم ديگه نمي خواد رمزشو ببينيد...

مل عزيزم تومور ،نه تومار...ok؟
من حس جواب دادن به سوال ها رو هم ندارم....(مي بينيد من چه قدر فعالم...)

من نيازي به آب سرد ندارم! ولي فكر كنم شادي نياز به 10/ 20 مثقال مغز داره! (اگه دكتر خوب مي شناسين تو رو خدا دريغ نكنين! بگين بلكه براي شادي بشه يه كاري كرد!)

1.به دختره چه حاله پسر رو ميگيرم يه جوري سعي مي کنم بين شون دعوا راه بندازم!البته اين در حرفه ولي در نهايت کاري نمي کنم و تو خودم مي ريزم چون نمي تونم کاري بکنم!!!
2.هيچوقت من با خودم خيلي صادقم!!
3.من در اين مورد انسان کاملا لطيفي هستم و سعي ميکنم که باهاش خوب باشم و بعضي از وقتم رو باهاش بگذرونم اينکه چيزي نيس اگه کسي که ازش متنفر هم باشم يه جوري باهاش حرف مي زنم و براش شايد خيلي کم ارزش قائلم و همين موضوع باعث ميشه که بقيه بهم تيکه بندازن !!!ولي من با رفتار خودم بيشتر حال مي کنم و حرف بقيه برام مهم نيست حتي اگه دوستم باشه!!!

واي شادي جون مرسي کلي ذوقيدم!!
مليکا يعني ميخواي تو پست بعدي راجع به چيز هايي که هي ميگي شادي و الهه مي دونن حرف بزني واقع!!؟